دکتر بقایی در حاشیه گفتگو در مورد فیلمنامه (( صبح تازه گیلان مرا می کشد )) به صورت اختصاصی به خبرنگارواحد خبر کارگروه صلح و سازش گفت : راستش من به شخصه هنرمند نیستم،ادعایش را هم ندارم لیکن با هنرمندان زندگی کرده ام و مسایل و زندگی ایشان را می بینم و می دانم و گفتن این موارد هم صرفا جنبه آموزشی دارد در پایان این گفتگو یک سئوال کوچلو می پرسم ، چرا نویسنده ای مانند "خشایار الوند" باید به آن صورت فوت کنند . یا استاد حسین پناهی در تنهایی با چنان وضعی فوت کنند ، و دهها یای دیگر . . . تمام سعی ام را می کنم و نمی خوام منفی بگم . ولی حقیقت ، یک رو دارد و برای این سئوالها هر کس جوابی دارد و من هم جوابی ، اما جواب من بماند برای خودم . می دانید افراد را که بشناسید قضاوتتان نسبت به اتفاقات کاملا فرق خواهد کرد . خوشا به حال دو گروه یکی کسانی که کسی را نمی شناسند و یکی گروهی که درد دیگران برایشان مهم نیست ، حالا من نوعی اگر این دو خصلت را داشتم اینقدر ترمز نمی کردم برای دقت در حال مردم . و به کار و زندگی مشغول بودم و بالا رفتن پله های ترقی ، در یکی از کارگاهها که قبلا شرکت کردم مربی کارگاه می گفت : دوستان پله های ترقی را که طی می کنید اگر حواستان این طرف و آن طرف باشد سقوط می کنید . یعنی هرکسی بارخودش ،مال خودش ،آتیش به انبار خودش، ولی من می گم حواستون به اطرافتون باشه ، دلی را نشکنید،پایی را له نکنید، اشکی درنیاورید، و خلاصه مسیری را که می روید کمی با دقت راه بروید پیشرفت عالیست ، پیشرفت خوب است ولی به چه قیمتی ؟
این فیلمنامه و قصه هایی مانند آن ممکن است هیچ وقت تولید نشوند ولی همین که صدای سکوت چند نفر را به گوش برخی برسانند کفایت می کند . این فیلمنامه ها صدای فریاد خاموش دردمندانی هستند که دردهایشان را با خود به دیار باقی بردند .
رسانه نو/ دکتر بقایی در حاشیه این گفتگو به صورت اختصاصی به خبرنگارواحد خبر کارگروه صلح و سازش گفت : راستش من به شخصه هنرمند نیستم،ادعایش را هم ندارم لیکن با هنرمندان زندگی کرده ام و مسایل و زندگی ایشان را می بینم و می دانم و گفتن این موارد هم صرفا جنبه آموزشی دارد در پایان این گفتگو یک سئوال کوچلو می پرسم ، چرا نویسنده ای مانند "خشایار الوند" باید به آن صورت فوت کنند . یا استاد حسین پناهی در تنهایی با چنان وضعی فوت کنند ، و دهها یای دیگر . . . تمام سعی ام را می کنم و نمی خوام منفی بگم . ولی حقیقت ، یک رو دارد و برای این سئوالها هر کس جوابی دارد و من هم جوابی ، اما جواب من بماند برای خودم . می دانید افراد را که بشناسید قضاوتتان نسبت به اتفاقات کاملا فرق خواهد کرد . خوشا به حال دو گروه یکی کسانی که کسی را نمی شناسند و یکی گروهی که درد دیگران برایشان مهم نیست ، حالا من نوعی اگر این دو خصلت را داشتم اینقدر ترمز نمی کردم برای دقت در حال مردم . و به کار و زندگی مشغول بودم و بالا رفتن پله های ترقی ، در یکی از کارگاهها که قبلا شرکت کردم مربی کارگاه می گفت : دوستان پله های ترقی را که طی می کنید اگر حواستان این طرف و آن طرف باشد سقوط می کنید . یعنی هرکسی بارخودش ،مال خودش ،آتیش به انبار خودش، ولی من می گم حواستون به اطرافتون باشه ، دلی را نشکنید،پایی را له نکنید، اشکی درنیاورید، و خلاصه مسیری را که می روید کمی با دقت راه بروید پیشرفت عالیست ، پیشرفت خوب است ولی به چه قیمتی ؟
این فیلمنامه و قصه هایی مانند آن ممکن است هیچ وقت تولید نشوند ولی همین که صدای سکوت چند نفر را به گوش برخی برسانند کفایت می کند . این فیلمنامه ها صدای فریاد خاموش دردمندانی هستند که دردهایشان را با خود به دیار باقی بردند .
#صبح_تازه_گیلان_مرا_می_کشد
#فیلمساز_ایرانی
#فیلمنامه_نویس
#فیلمساز_فقید
#درددل_فیلمساز
#کارگردان_ایرانی
#سناریست_ایرانی
#سکوت_هنرمند
#هنرمند
:: برچسبها:
فیلمنامه نویس ,
درددل هنرمن ,
فیلمساز ایرانی ,
صبح تازه گیلان مرا می کشد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 217
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0